قلب شب
سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ق.ظ
تو همان اسطوره ای هستی که شب زنده داری ات در سکوت و تاریکی، بلندای قلبم را فرو می ریزاند!
یک نگاه به همه بودنت در بهتِ سیاه شب، یک عمر غرور را ریز ریز می کند
آغوش گرمت که باشد، رزومه مسائل دست به گریبان، پیچیده می شود
بودنت تمام سرگیجه های روزانه و شبانه را لای دیازپام نگاهت گم می کند
یک دنیا سکوت، همراه همیشگی این درگیری های کوچک است
سکوتی که عصر یخبندان را می شکند، اما تا واپسین ناقوس های شب، جان دارد
و با بی خوابی مفرط تو، جان می کند!
۹۳/۱۱/۱۴