عروسک
شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۵۳ ب.ظ
روزگاری که تو را پشت شیشه های حسرت محبوس کند برایم،
همان بهتر که با یک سیگار ناشتا آغاز شود!
و با دودهای سمی پک های بعد از قهوه نیمه شب تمام!
با این حال برو و من را در این سرگیجه ممتد حظورت رها کن...
قصه های من همیشه ناتمام می ماند!
تو هم مثل همه عروسک ها توان شکستن شیشه را نداری...
برو! بمان! بگذار همیشگی خودم باشم!
۹۲/۱۲/۰۳