می گذرد این روزگار تلخ
و روزی روزگار پلی سبز خواهد داشت
و دستان عشق تا بی نهایت خدای باز خواهد شد
روزی بنام نامی یک رویای صبح گاه، پرچم خواهند زد
و سبزینه جان از ژرفای آسمان نور صعود باز خواهد کرد...
همه این ها یک دست به هم زدن کوتاه است
یک اشک گذرا، چرت نیم روز، قیلوله...
یک خواب کوتاه و عریض...
۱ نظر
۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۲