وبلاگ حمیدرضا عباسی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

تو در آستانه یک سالگی ات در زیباترین قسمت زندگی هستی

و من این گوشه از جهان، با نورانی ترین فاصله ممکن از تو، روی زمین

باید تولدت را با اندوهناک ترین آه های جهان به سوگ بنشینم...

نزدیک به یک سال از رفتنت میگذرد!

مادرت چقدر پیر شده است! من چقدر عوض شده ام!

فراموشی ات هیچ وقت نیامده است! حتی یک روز!

هزاران شمع کنار سنگ قبر زیبایت روشن شده است!

مادرت بالای سنگ را با پلاستیک پوشانده است تا سرما یادواره خانه ات را اذیت نکند!

می داند آنجا نیستی، می داند از بهشت به او خیره شده ای!

اما دستش به آن بالا ها که تو هستی نمی رسد، همین یک نشانی را از تو دارد سوگولی خانم!

تو در آستانه یک سالگی هستی و ما در تدارک یک سالی که گذشت!

همه ما جوان ناکام هستیم که تو را نداریم و اتفاقاً !

اتفاقاً تنها جوان کامکار این جماعت آشنای ما، تو هستی!

تو که همه خوابت را می بینند، تو که مدام ذکر خیرت هست!

تو که هنوز چقدر هنوز نبودنت بغض دارد...

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۴۶
حمیدرضا عباسی