وبلاگ حمیدرضا عباسی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

من از همان سالیان سال پیش آمده ام

که تو در آینه خیال هفتاد و چند سالگی ات، خنده های بی امانم را به تصویر میکشی

و از آن خاکستر سیگاری یاد میکنی که هیچوقت در آتش بی امان نگاهت تکانده نشد

و پک هایی که در گرمای آغــوش هایمان نا تمام ماند

در آن آتیه که شاید من نباشم، هر وقت رویای من را در دستانت فشردی

یادت باشد که در همان عنفوان جوانیِ آشنایی مان هم هر وقت نبودم

قصه  ای از خیال تو در این ذهن خسته تعبیــر میشد

یاد لبخندهایی بیفت که در خیال نبودنت به افکار عمیق زمان تبدیل میشد

و بدان عمری را که تو امروز ، در آینده ات گذراندی

من همان روزها در سیاه چاله های زمان با فریاد عمیقی سفر کرده ام

ای کاش آن روزها قصه دستانت تمام نمیشد

ای کاش تا ابد در آن جاده تاریک در کنارم بودی

و ای کاش رویای آن جزیره کوچک تنهایی همگان واقعیت داشت

من امروز در پیری ام روزها را با خیال تو، شاید دست در دست کس دیگری گذراندم

تا به فلک بگویم که از چرخ هم لجبـــاز تر بودم

ای کاش امروز همان دیروز بود و من اینقدر پخته تر از آنروزها

ای کاش میشد روزی را در پیشگویی زندگی کرد تا ما اینقدر در هوای غریبه نفس نمیکشیدیم

و از  باران پاییزی لذت میبردیم و با هم زیر یک چتر در برگ فرش خیس قدم میزدیم

و به آینده با لبخند سلام میکردیم...؛

۰ نظر ۲۱ مهر ۹۱ ، ۲۱:۰۷
حمیدرضا عباسی